چكيده :
ازدواج مرحله گذار در يك زندگي است. ازدواج نه تنها منبعي براي كاميابي هاي مطلوب است، بلكه نيازمند توجه دائمي از طرف زوجين است. شواهد تجربي نشان مي دهدكه تعارض هم در ازدواج هايي كه زوجين رضامندي دارند و هم در ازدواج هايي كه زوجين رضايت ندارد به وقوع مي پيوندد، اما رفتارهايي كه براي اداره اين تعارضها بكار گرفته مي شود در هر دو دسته بطور قابل توجهي متفاوت است. هدف اين تحقيق بررسي اثربخشي زوجدرماني مبتني بر طرحواره بر خود شفقتورزي و بخشودگي بين فردي در زوجين داراي تعارض زناشويي مراجعهكننده به مراكز مشاوره و خدمات روانشناسي داراي مجوز از سازمان نظام روانشناسي و مشاوره ايران و سازمان بهزيستي شهر يزد در سال 1400 بودند كه با روش نمونهگيري در دسترس از بين زوجهاي متعارض مراجعهكننده به مراكز مشاوره و خدمات روانشناسي (15 زوج در گروه آزمايش طرحواره و 15 زوج گروه كنترل) با رعايت ملاكهاي ورود به پژوهش و با جايگزيني تصادفي در گروههاي آزمايش و كنترل انتخاب شدند. پژوهش حاضر نيمه آزمايشي بود و در آن از پيش آزمون و پس آزمون براي گروههاي آزمايش و كنترل استفاده شد. گروه آزمايش در آموزش زوجدرماني مبتني بر طرحواره شركت كردند، ولي گروه كنترل هيچ مداخله اي دريافت نكردند. هر دو گروه قبل و بعد آموزش به پرسشنامههاي استاندارد شفقت ورزي به خود نف (2003) و پرسشنامه بخشودگي بين فردي (IFI-25) پاسخ گفتند. به منظور آزمون فرضيه هاي تحقيق از آزمون تحليل كواريانس در نرم افزار spss استفاده گرديد. نتايج بررسي بر اساس كوچكتر بودن ميانگين پسآزمون ابعاد بخشش بين فردي گروه كنترل از ميانگين پسآزمون گروه آزمايش نشان ميدهد آموزش زوجدرماني مبتني بر طرحواره بر ابعاد بخشش بين فردي زوجين تأثيرگذار بوده است. همچنين بر اساس كوچكتر بودن ميانگين پسآزمون ابعاد بخشش بين فردي گروه كنترل از ميانگين پسآزمون گروه آزمايش ميتوان نتيجه گرفت آموزش زوجدرماني مبتني بر طرحواره بر ابعاد خودشفقتورزي زوجين تأثيرگذار بوده است.